تبیان، دستیار زندگی
در هر یک از بخش های تولید، اعم از کشاورزی، صنعتی و تجاری عوامل تولید سه گانه ای مشترک اند که در مقاله پیش رو جایگاه این نهاده ها در اقتصاد اسلامی و سایر مکاتب اقتصادی مورد تحلیل قرار می گیرد و امید است بتوان به درستی عقاید اسلام ناب با گذری کوتاه در این ت
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره حیدری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نهاده های تولید در اسلام


در هر یک از بخش های تولید، اعم از کشاورزی، صنعتی و تجاری عوامل تولید سه گانه ای مشترک اند که در مقاله پیش رو جایگاه این نهاده ها در اقتصاد اسلامی و سایر مکاتب اقتصادی مورد تحلیل قرار می گیرد و امید است بتوان به درستی عقاید اسلام ناب با گذری کوتاه در این تحلیل ارائه نمود.


نهاده های تولید در اسلام

عوامل تولید سه گانه عبارتند از:

1) کار

2) ابزار تولید

3) سرمایه

"کارگر" یکی از عوامل تولید است. بدون حضور این عامل کار کارخانه از حرکت می ایستد. طبیعتاً کارگر هم تقسیماتی دارد. کارگر ساده و یا کارگری که کار مدیریتی انجام میدهد و این فرد در سطح بالاتری کار می کند و نیرو و مهارت اندیشه اش  سبب اداره موسسه می شود.

عنصر دوم که در انواع تولید دیده می شود "ابزار" است. منظورمان از ابزار تولید، فقط موتور و یا ماشین نیست، بلکه هر چیزی که به طور مستقیم ویا غیر مستقیم در کارخانه به کار می رود، از جمله زمین، موتور دستگاه ها و امکاناتی که در بازاریابی دخالت دارند، مانند انواع خودروها.

عنصر سوم "سرمایه "است. چیزی که ما آن را سرمایه می خوانیم، اموالی است که در مسیر تولید مصرف می شود.

هنگامی که این عناصر سه گانه را در مکاتب جامعه شناسی جدید بررسی می کنیم، با سوالات مختلفی مواجه می شویم از جمله اینکه، این سه عنصر همگی در تولید شرکت داشته اند، چگونه و با چه نسبت و اندازه ای محصول را میان آنها تقسیم نماییم؟

این یکی از مباحث معروف است. معتقدم که بنیان عدالت اجتماعی، که بر حسن توزیع استوار است و عدالت در توزیع خوانده می شود، از همین جا سربرآورده است..

هر کجا که رنگ و بویی از تمدن غرب بود، فرصت را در اختیار رقابت گذاشت. یک کارگر به 150 لیره راضی است و کارگر دیگر به 110 و دیگری به 100 لیره. میان آنان رقابت است و این رقابت به نفع صاحب کار است.

سرمایه داری صاحب زور با استناد به قانون و نظام حاکم بر همه چیز چیره می شود و می کوشد تا در حد توان از مزد کارگر بکاهد. در نظام سرمایه داری کمترین مزدی که ممکن است به کارگرداده می شود و در این راه هزار ابزار و بهانه فکری و علمی به کار گرفته می شود و کارگر در حد موجودی استثمار شده تنزل می یابد. یکی از راه های خطرناکی که برای کاهش حق کارگر به کار گرفته شد، مضاربه است. یعنی هر کجا که رنگ و بویی از تمدن غرب بود، فرصت را در اختیار رقابت گذاشت. یک کارگر به 150 لیره راضی است و کارگر دیگر به 110 و دیگری به 100 لیره. میان آنان رقابت است و این رقابت به نفع صاحب کار است.

موضع دیگر، موض ضد سرمایه داری، و واکنشی بود که در برابر ستم سرمایه داران و صاحبان کار انجام گرفت. به اختصار این موضع گیری، یعنی انکار تاثیر سرمایه در تولید. آنان کار را به تنهایی معتبر می دانستند. و می گفتند کالا باید مستقیماً به کار نسبت داده شود، زیرا که غیر از کار، چیز دیگری در تولید دخالت ندارد.

نهاده های تولید در اسلام

این تئوری که واکنشی به ستم سرمایه داری و ستم کارفرمایان بود، به عنوان فلسفه سوسیالیسم علمی یا آنچه کمونیسم شناخته شده، پذیرفته شد و مارکس به آن بر اساس تئوری "ارزش" پرداخت. این سخن بدین معناست که ارزش هر چیزی به اندازه کار انجام گرفته برای آن است. پس صاحب کار حتی اگر نیم لیره هم بگیرد دزد است. همه سود حق کارگر است. مارکس براین اساس و بنا بر تئوری اش کالا را میان ابزار کار و کارگر توزیع کرد. نظریه او را نظریه "ارزش" می نامیم و ارزش اضافی چگونگی تولید و توزیع را مشخص می کند.

نگاه اسلام به این عناصر سه گانه تولید چگونه است؟ و کدام عامل در این نگاه برتر است؟ به سرعت پاسخ می دهیم که کار عامل برتر است.اما چرا؟

برای روشن شدن این مساله به موارد زیر باید توجه کرد:

یکم: اسلام ربا را حرام کرده و با آن می ستیزد و ربا را یکی از بزرگترین گناهان دانسته است.تعریف ربا تولید نقدینگی یا سرمایه است، تولیدی که همراه کار نیست و سودی است که بدون انجام دادن کار دریافت می کند.

دوم: ابزار مانند ابزار صنعتی و یا کشاورزی که در مورد آن در باب مزارعه این حکم آمده است: " جایز نیست که بخشی از تولید را به ابزار اختصاص دهیم "

سوم: کارگر. اسلام کارگر را چگونه در تولید مشارکت می دهد؟ به دو شکل کارگر می تواند در تولید شریک شود:

صورت اول اجاره است. در فقه بابی به نام اجاره وجود دارد، یعنی اجاره شخص و فرد در مقابل مبلغ مشخصی نزد کس دیگری مشغول به کار می شود.

صورت دوم مضاربه است. تعریف مضاربه در فقه این است که شخصی مالی را از شخص دیگری می گیرد و با آن پول کار می کند و سود حاصل میانشان به نسبت توافقی، توزیع می شود. زمانی که کارگری نزد فردی به کار می پردازد در سود حاصل از تولید شریک است و نیز اگر کارگر که مالی را از کسی می گیرد، سود کند، سود میان کارگر و سرمایه دار تقسیم می شود، اما اگر ضرر کند، ضرر فقط متوجه سرمایه گذار است، نه کارگر.

کارگر می تواند خدماتش را به قیمت مشخصی بفروشد، به این اجاره می گوییم. همچنین او حق دارد که به نسبت مشخصی در سود شریک شود، که به این مضاربه گفته شده است و در هر حالتی که در نظر بگیریم کار از ضرر مصون است.

بنابراین از مسائل بیان شده این نتیجه استنباط می شود که "کار" سه امتیاز بر دیگر عوامل دارد. نخست اینکه کارگر می تواند خدماتش را به قیمت مشخصی بفروشد. به این اجاره می گوییم. همچنین او حق دارد که به نسبت مشخصی در سود شریک شود، که به این مضاربه گفته شده است. و در هر حالتی که در نظر بگیریم کار از ضرر مصون است.

اما سرمایه در مکتب اقتصادی اسلام یک ویژگی دارد، و آن امکان مشارکت در سود است، اما نمی تواند مزد ثابتی بطلبد. چون ربا است، او نمی تواند مصون از ضرر باشد، چون در این صورت معامله باطل است. ابزار هم نمی تواند در سود شریک شود، فقط این حق را دارد که مزد ثابتی بخواهد.

بنابراین سرمایه و ابزار هر کدام یک ویژگی دارند در حالی که کار سه امتیاز دارد. این دیدگاه الهی نسبت به این مباحث در صورتی که به ظهور و اجرا در آیند، برنامه ای جامع و کامل را می توانند برای حیات بشر ارائه کنند. امید است در این سال که به نام "سال جهاد اقتصادی" نامیده شده شده است، بتوانیم توشه ای هر چند ناچیز از این مباحث متعالی با خود همراه سازیم و آینده اقتصادی کشورمان را با استفاده از این مسائل به عنوان الگویی ایرانی اسلامی به جهانیان معرفی نمائیم.

زهره حیدری

بخش اقتصادی تبیان