تبیان، دستیار زندگی
بنیادی ترین تعریف از جنگ رسانه ای ( Media War ) استفاده از رسانه ها برای تضعیف كشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها ( اعم از مطبوعات ، خبرگزاری ها ، رادیو ، تلویزیون ،اینترنت و تبلیغات ) به منظور دفاع از منافع ملی است...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسانه ها و بحران های نوین(2)

رسانه

برای مطالعه قسمت اول اینجا کلیک کنید.

جایگاه رسانه‌ها در مراحل جنگ‌های نوین

با توجه به آنچه پیشتر به آن اشاره شد، نقش امروز رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی صرف است. رسانه ها در عصر اطلاعات و ارتباطات ابزارهای نوینی برای ایجاد بحران، کاهش یا افزایش بحران و گاه ابزاری برای جنگ آوری هستند. ابزارهایی که مکمل نیروی نظامی و تهدید کننده امنیتی در سطوح مختلف آن اعم از فردی، ملی، بین المللی و جهانی به شمار می روند. آنها به گونه ای که مشاهده خواهیم کرد در خط مقدم اقدامات بحران آفرین و تهدیدآمیز جهانی در مقابل امنیت صف بندی کرده اند. به طور كلی تاثیرگذاری رسانه‌ها در شرایط جنگ، در قالب ایفای سه نقش قابل بررسی خواهد بود:

تسهیل كنندگی

در این نوع اثربخشی، رسانه‌ها نه تنها فرایند تصمیم‌سازی ( Decision – Making Process ) را كوتاه می كنند، بلكه به مثابه یك نیروی تقویت‌كننده تصمیمات به ایفای نقش می‌پردازند.

بازدارندگی

این نوع اثرگذاری به دو شكل انجام می‌شود: شیوه نخست ایجاد فشارهای احساسی است كه در این سناریو ممكن است پوشش وسیع و قوی تلویزیونی به حكومت و اخلاق سیاسی ضربه وارد كند. اما شیوه دوم پوشش رسانه‌ها درزمان واقعی است كه احتمال دارد تهدیدی برای امنیت عملیات باشد.

اجباركنندگی

تحت تاثیر این نوع تاثیرگذاری، حكومت‌ها وادار به دخالت و انجام عملیات نظامی می‌شوند. در این شیوه مسائل جهانی پوشش داده شده و نمایی از حوادث سیاسی ارائه می‌شود.

در مجموع باید اذعان داشت كه رسانه‌ها در فرایند جنگ می‌توانند پدیده‌ای مثبت یا منفی تلقی شوند. قضاوت كشورها در خصوص عملكرد آنها، بستگی به عوامل و شرایط گوناگون دارد اما محور اصلی این قضاوت همسویی رسانه‌ها با اهداف، منافع و راهبردهای دولت مورد نظر است.

جنگهای نوین که به جنگ های پست مدرن شهیرند به طور کلی دارای سه مرحله اساسی هستند و ترکیب ابزارهای جنگی آنها متشکل از رسانه ها با ابعاد انتشار جهانی و ادوات نظامی پیشرفته است. جایگاه مهم رسانه ها در جنگ های نوین قابل تامل است. مراحل جنگ های پست مدرن به این ترتیب است:

1 – اقدام رسانه‌ای

در این مرحله كشور برتر با استفاده از رسانه‌های جمعی و مدیریت آنها سعی در قرار دادن شركت هدف در مركز فعالیت‌های رسانه‌ای نموده و از این طریق تصویری مجازی از كشور مورد نظر تولید و عرضه می‌دارد.

2 – جنگ روانی

اقدام رسانه‌ای زمینه مناسب برای شروع جنگ روانی و در نتیجه بحران را فراهم می‌آورد. بدین صورت كه تلاش می‌شود تا دستگاه تصمیم‌ساز در كشور هدف دچار اختلال در سیاستگزاری هدفمند شده و بدین ترتیب شرایط مناسب برای ایجاد ائتلاف بر ضد كشور هدف فراهم آید. در واقع هدف از جنگ روانی، ایجاد واكنش منفی بر ضد تصویر مجازی خلق شده طی اقدام رسانه‌ای است.

3 – جنگ نظامی

اقدام نظامی آغاز می‌شود و كشور برتر با استفاده از امكانات بهتر پیروز می‌شود.

آنچه در مراحل اقدام رسانه ای و جنگ روانی انجام می شود را در قالب جنگ رسانه ای بررسی خواهیم کرد.

جنگ رسانه ای

بنیادی ترین تعریف از جنگ رسانه ای ( Media War ) استفاده از رسانه ها برای تضعیف كشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها ( اعم از مطبوعات ، خبرگزاری ها ، رادیو ، تلویزیون ،اینترنت و اصول تبلیغات ) به منظور دفاع از منافع ملی است . جنگ رسانه ای یكی از برجسته‌ترین جنبه های جنگ نرم ( Soft War  ) و جنگ های جدید بین المللی است . اگر چه جنگ رسانه ای عمدتا به هنگام جنگ های نظامی كاربرد بیشتری پیدا می كند ، اما این به آن مفهوم نیست كه در سایر مواقع جنگ رسانه ای در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمی گیرد . جنگ رسانه ای تنها جنگی است كه حتی در شرایط صلح نیز بین كشورها به صورت غیر رسمی ادامه داشته و هر كشوری از حداكثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه ها ، بهره گیری می كند . جنگ رسانه ای ظاهرا میان رادیو و تلویزیون ها ، مفسران مطبوعاتی ، خبرنگاران خبرگزاری ها ، شبكه های خبری و سایت های اینترنتی جریان دارد ، اما واقعیت آن است كه در پشت این جدال ژورنالیستی ، چیزی به نام « سیاست رسانه ای یك كشور » ( Media Policy ) نهفته است كه مستقیما توسط بودجه های رسمی مصوب پارلمان ها یا بودجه های سری سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و سرویس های جاسوسی تغذیه می شود .

سربازان جنگ رسانه ای ، متخصصان  تبلیغات، استراتژیست های تبلیغات بین المللی و كارگزاران رسانه ها هستند .

استراتژی طراحی شده توسط آمریكا پیش از شروع جنگ علیه عراق ، نمونه بسیار برجسته ای از جنگ رسانه ای به موازات جنگ نظامی به شمار می رود . « خبرنگاران همراهی » ( Embedded  Reporters ) كه در اردوگاه نیروهای امریكایی و انگلیسی حضور داشتند و اخبار جنگ را از دریچه دوربین های خود و البته از زاویه مهاجمان به جهان مخابره می كردند ، سربازان «  جنگ رسانه ای » جدید بودند . این پروژه ( خبرنگاران همراه ) كه در ادامه همین مقاله به طور مفصل به آن پرداخته خواهد شد ، نشان داد كه دیگر آن ملاحظه كاری ها و پنهان كاری های مرسوم و متداول در جنگ های رسانه ای كلاسیك نیز كنار گذاشته شده و « جنگ رسانه ای مدرن » ( Modern Media War ) پرده های مدرن تری از رویارویی رسانه ها با كشور هدف و شلیك های رسانه ای به عنوان كمك مستقیم به شلیك های نظامی ، موشك های دوربرد و بمب های هدایت شونده لیزری به شمار رفته اند.

پیچیدگی های ابعاد مختلف « جنگ رسانه ای ‌» موجب شده تا تصمیم گیری درباره « طراحی » ( Planning ) « تدوین استراتژی » ، « چارچوب ها » ، « تكنیك های كاربردی » ، « نحوه عملیاتی كردن اهداف و مأموریت های تعریف شده » ، « استفاده حداكثر از توان هر رسانه با توجه به امكانات انتشار مكتوب ، چاپی ، صوتی ، تصویری ، چند رسانه ای ، اینترنتی و سرانجام انتشار آنلاین » تنها به ژنرال های نظامی واگذار نشود . جنگ رسانه ای مقوله ای است كه همكاری هماهنگ و نزدیك بخش های نظامی ، سیاسی ، اطلاعاتی ، امنیتی ، رسانه ای و تبلیغاتی یك كشور را می طلبد . طراحان جنگ رسانه ای نه لزوما ژنرال های پادگان نشین ، بلكه ممكن است پروفسورهای كالج ها و دپارتمان های رسانه ای در دانشگاه های معتبر هر كشوری باشند .

مردمی كه تحت بمباران جنگ رسانه ای قرار دارند ، حتی ممكن است خود از وجود جنگ سنگینی كه بر فضای تنفسی آنها جریان دارد ، بی اطلاع باشند . هدف جنگ رسانه ای ، اگر چه در نهایت تغییر كاركرد و عملكرد دولت ها است ، اما به طرز ملموسی به جای هدف قرار دادن مستقیم دولت ها ، ملت ها را هدف بمباران خود قرار می دهد .

فیلیپ نایتلی ( Philip Knighjtey ) ، روزنامه نگار و محقق در مقاله ای در روزنامه انگلیسی گاردین ، چهار مرحله را برای آماده ساختن یك ملت برای جنگ برمی شمارد كه به اختصار در زیر شرح داده شده است :

1 – بحران ( The Crisis) : گزارش یك بحران كه به نظر می رسد ، مذاكرات قادر به حل آن نیستند . سیاستمداران ضمن استقبال از راه حل دیپلماتیك نسبت به اقدام نظامی تلافی جویانه هشدار می دهند . رسانه ها این موضوع را چنین به تصویر می كشند : ما در آستانه جنگ هستیم یا جنگ اجتناب ناپذیر است و غیره .

2 – شیطان جلوه دادن رهبر دشمن ( The Demonisation of the Enemys leader ) : مقایسه آن رهبر با هیتلر شروع خوبی است و این به علت تصاویر منفی است كه نام هیتلر به ذهن متبادر می سازد .

3 – شیطان جلوه دادن افراد دشمن ( Atrocities ) : به عنوان مثال ، القا كردن اینكه دشمن به لحاظ اخلاقی ناسالم است .

4 – نسبت دادن وحشی گری ها ( The Guardian ) : حتی داستانهایی برای تحریك و تقویت واكنش عموم ساخته و پرداخته می شود .

این افراد نه تنها هوادار سیاست گوشه گیری نیستند ، بلكه برعكس از فرهنگی گسترده و شناختی ژرف از كشورهای خارجی برخوردارند و اغلب بر چندین زبان تسلط دارند .

محافظه كاران نو ، انترناسیونالیست های هوادار فعال شدن قاطعانه آمریكا در عرصه جهان هستند .

ابزارهای جنگ رسانه ای

برای پیروزی و تأثیر گذاری بیشتر در یك جنگ رسانه ای ، باید به این نكته توجه كرد كه هر كشوری كه بتواند از ابزارهای متنوع تر ، بیشتر ، پرحجم تر ، مدرن تر و تكنولوژی های جدید رسانه ای و ارتباطی استفاده كند ، قادر خواهد بود تا موفقیت بیشتری را برای خود در عرصه جنگ رسانه ای تضمین نماید .

البته بدیهی است كه تكنولوژی و ابزار به تنهایی و بدون استفاده از دانش فنی و نیروی انسانی متخصص چه در بخش تكنیكی و چه در بخش تولید محتوا ، كارآمدی چندانی نخواهد داشت . یك فرستنده رادیویی پرقدرت ، بدون محتوای تولیدی تأثیر گذار بر مخاطبان ، تنها به كامپیوترها و دستگاههای الكترونیكی شباهت دارد كه در گوشه انبار بلا استفاده باقی مانده است . اما همین تجهیزات فنی پیشرفته ، به كمك نیروی انسانی و با تولید محتوای متناسب با سلایق مخاطبان و با استفاده از تكنیك های روانی و تبلیغاتی می توانند افكار عمومی یك كشور را در جهت خواسته ها و اهداف كشور فرستنده امواج رادیویی سوق دهند .

بر این اساس ابزارهای یك جنگ رسانه ای عبارتند از : رادیو ، تلویزیون ها ، سایت های اینترنتی ، مطبوعات ، خبرگزاری هایی بین المللی ، ماهواره ها و سایر وسایل ارتباط جمعی .

در جنگ اخیر نیروهای ائتلاف علیه عراق از شبكه‌های اطلاع‌رسانی نوین به ویژه شبكه‌های تلوزیونی ماهواره‌ای و  اینترنت استفاده گسترده و زیركانه‌ای شد . تحولاتی كه در تاكتیكها و فراتاكتیكهای رسانه‌ای در طی جنگ اخیر و ایجاد شرایط بحرانی رخ داد به گونه‌ای بود كه می‌‌توان در بسیاری از زمینه‌ها آنها را تحولات جدید نامید .

در برخی موارد نیز این تحولات تكرار همان روشهای سنتی بود كه در گذشته شاهد آن بوده‌ایم . در یك دسته‌بندی كلی می‌توان این تحولات را به دو بخش تقسیم نمود : 1 – تحولات شكلی   2 – تحولات محتوایی

ادامه دارد...

نوشته: دکتر محمد سلطانی فر