تبیان، دستیار زندگی
ملاک محرمات فقط فایده یا عدم فایده، ضرر و یا عدم ضرر نیست. علت های دیگری نیز وجود دارد. البته بشر با پیشرفت دانش به برخی از حکمت های احکام پی برده، امّا بسیاری از آنها برای ما مجهول است و چه بسا تا پایان عمر انسان هم روشن نشود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا مصرف شراب به مقدار کم هم حرام است؟

شراب الکل


اگر حکم به حلیت یک مقدار کم شراب بشود دیگر بسیاری از‎ ‎احکام مرتبط با حکم شراب تغییر ‏خواهد کرد و باب بسیاری از مسایل باز خواهد‎ ‎شد‎ و دیگر احکام و روایاتی که به حرمت خرید و فروش انگور برای تولید شراب و‎ ‎حرمت تولید، نگهداری، خرید و ‏فروش شراب و حرمت بسیاری از اعمال مرتبط با‎ ‎آن می کنند لغو خواهد شد‎ چون همه ی آن ها می تواند برای استفاده مقدار کمی باشد که بر فرض ما حلال است‎.

حتی ساخت کارخانه های عظیم شراب حلال می شود چون ملیون ها نفر حق دارند که از قطرات حلال شراب ‏استفاده کنند‎. پس می بینیم که چه تبعات و مفاسدی در پی حکم به حلیت حتی یک قطره شراب است‎ .

آیا عقل چنین حکمی را روا می داند؟

علت واقعی حرمت شراب، ضرر جسمانی نیست، بلکه ضرر جسمانی یکی از حکمت های حرمت شراب است.

چه بسا ضرر معنوی و روحانی یک عمل حرام، بیشتر از ضرر جسمانی اش باشد.

در بسیاری از محرمات، خوردن چند قطره آن ضرر جسمانی ندارد؛ مثلا آیا خوردن چند قطره بول، موجب مرگ و یا سرطان کسی می شود؟ ولی خباثت بول برای ما ثابت شده است؛ لذا اگر روی لباسمان بریزد؛ اکراه داریم؛ چه رسد به این که کسی بخواهد آن را بخورد البته در مورد شراب باید بدانیم که در همه شریعت ها حرام بوده، امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً قَطُّ إِلَّا بِتَحْرِیمِ الْخَمْرِ؛ خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر حکم به حرام بودن شراب کرد». (توحید، شیخ صدوق باب 54 البداء، ص 334) و در حدیث دیگری باز فرمودند: خدا شراب را بدان جهت حرام کرد که مایه فساد و بازداشتن عقل از درک حقایق و از بین بردن شرم و حیا است.(سیدهاشم رسولى محلاتى، کیفر گناه، ص 78)

ملاک محرمات فقط فایده یا عدم فایده، ضرر و یا عدم ضرر نیست. علت های دیگری نیز وجود دارد. البته بشر با پیشرفت دانش به برخی از حکمت های احکام پی برده، امّا بسیاری از آنها برای ما مجهول است و چه بسا تا پایان عمر انسان هم روشن نشود

ما تابع دستورات خداوند هستیم. ما بنده ایم و خداوند، ارباب، مولا و صاحب ما. بنده بدون اختیار مولایش هیچ اختیاری ندارد. وقتی مولای حکیم بفرماید: فلان خوراکی یا نوشیدنی حرام است، بنده حتی حق سۆال هم ندارد. ولی در مورد احکام الهی، این اجازه داده شده است؛ تا جایی که تعبد و تسلیم ما از بین نرود؛ بپرسیم و با برخی از حکمت ها و فلسفه های قوانین اسلام آگاه شویم.

آیا شما به نسخه طبیب اعتراض می کنید؟ آیا به نسخه ایشان شک می کنید؟ آیا علت تجویز دارو را از ایشان می پرسید؟ با این که پزشک، بشری بیش نیست و ممکن است داروی ایشان موجب مرگ شود.

هرگز بشر معمولی به طور عادی به علت واقعی وجوب و یا حرمت یک شیء نمی رسد.

البته ما قدرت درک برخی از فلسفه احکام را داریم . ولی آیا می توان در مورد همه احکام این سۆال ها را مطرح کرد: مثلا من دوست دارم نماز صبح را سه یا چهار رکعت بخوانم یا نماز ظهر را شش رکعت بخوانم. اگر اختیار به دست ما بود، نظم و انسجام در احکام و برنامه های دینی از هم می پاشید و اختلافات دینی گسترش پیدا می کرد. پس چیزی که حرام است حتی یک ذره اش هم حرام است.

اصحاب سبت (بقره، 65) در روز شنبه از صید ماهی نهی شده بودند و مورد امتحان الهی قرار گرفته بودند. به اذن خداوند ماهی ها، در روز شنبه نزدیک ساحل و در روزهای دیگر به اعماق دریا می رفتند. اینان به حسب ظاهر برای این که با فرمان خداوند مخالفت نکرده باشند؛ در روز شنبه در ساحل، حوضچه درست کرده و در یک شنبه، ماهی ها را شکار می کردند و می گفتند: ما در روز شنبه شکار نکردیم. در حالی که تمام مقدمات شکار در روز شنبه انجام می گرفت.

در برخی از امور خداوند بشر را بی اطلاع قرار داده تا تسلیم محض باشد. انسان مسلمان به طور کلی می داند که خداوند متعال حکیم است و هر عملی که واجب کرده است، مصلحتی در آن است و هر عملی را که حرام کرده است، مفسده ای در آن است. همین مقدار برای اطاعت از خداوند برای یک مسلمان کافی است

لذا برای سبک نشدن محرمات و جلوگیری از ارتکاب آن، کم و یا زیادش حرام است. آیا گوشت حیوان حرام گوشت، هیچ فایده ای ندارد؟ آیا گوشت حیوان حلال گوشتی که مردار شده است، هیچ فایده ای ندارد؟ حداقل این است که شکم را سیر می کند. اگر در مورد خوردن گوشت گوسفند مردار، مجوز یافتید؛ برای خوردن یک ذره شراب هم مجوز پیدا می کنید. پس ملاک محرمات فقط فایده یا عدم فایده، ضرر و یا عدم ضرر نیست. علت های دیگری نیز وجود دارد. البته بشر با پیشرفت دانش به برخی از حکمت های احکام پی برده، امّا بسیاری از آنها برای ما مجهول است و چه بسا تا پایان عمر انسان هم روشن نشود.

در برخی از امور خداوند بشر را بی اطلاع قرار داده تا تسلیم محض باشد. انسان مسلمان به طور کلی می داند که خداوند متعال حکیم است و هر عملی که واجب کرده است، مصلحتی در آن است و هر عملی را که حرام کرده است، مفسده ای در آن است. همین مقدار برای اطاعت از خداوند برای یک مسلمان کافی است.

دین مبین اسلام با تحقیق پیرامون درک فلسفه احکام تا مقداری که عقل و تجربه بشر کارایی دارد، مخالف نیست. به شرط آن که هر جا عقل بشر قدرت درک را نداشت، حق را پذیرفته و اقرار نماید که عقل این موضوع را درک نمی کند. فلسفه بسیاری از احکام را عقل درک نمی کند مثل این که نماز صبح دو رکعت است و باید مردان نماز صبح را بلند بخوانند و بسیاری مسائل دیگر.

فرآوری: آمنه اسفندیاری  

بخش احکام اسلامی تبیان


منابع:

سایت حوزه ـ پرسش و پاسخ

سایت پاسخگو

سایت اسک قرآن

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.