تبیان، دستیار زندگی
بیان عیب استادی که ضعیف درس می دهد اگر به منظور رسیدن به اجماع کلی برای انتخاب استاد اصلح و مجرب باشد، در صورتی که اولاً با رعایت احترام و نگهداشت حرمت استاد باشد و ثانیاً قصد مذمت، تنقیص و تخریب او نباشد با رعایت شرایط یاد شده بلا اشکال است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غیبت های مجاز

غیبت


شرایط تحقق غیبت: 1. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.2. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.3. این عیب از عیوب پنهان باشد.4. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد


در این مقاله در مورد غیبت و مسائل آن مطالب و پرسش و پاسخهایی را تقدیم شما عزیزان می کنیم:

سوال: تعریف دقیق غیبت و استثنائات آن را ذکر کنید.

شیخ انصاری (ره) در تعریف غیبت می گوید: از مجموع اخبار و کلمات فقها در تعریف غیبت به دست می آید که غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر مردم، به کلامی که غیبت شونده از کلام بدش می آید. (شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج 1، ص 276)

غیبت از گناهان کبیره است و در آیات و روایات شدیداً از آن نهی شده است. (حجرات،12؛ همزه،1)

بر اساس روایات رسیده از پیشوایان دین، حقیقت غیبت آن است که کسی درباره دیگری چیزی بگوید که اگر بشنود، خوش نمی دارد. خواه در باره نقص و عیب باشد که در خود او، یا در بدن او، و یا در دین یا دنیای او است، و یا در چیزی است که وابسته به او است.

در قرآن از غیبت کردن همانند خوردن گوشت برادر مۆمن در صورتی که مردار است یاد شده است. (حجرات، 12) و در روایات از غیبت کننده بعنوان منفورترین مخلوقات (غررالحکم، ج 2، ص 824، ح 3128) ، بدترین مردم (غررالحکم، ج 2، ص 381، ح 3128)، شریک شیطان (بحارالانوار، ج 75، ص 25، ح21) و منافق (غررالحکم، ج 1، ص 13، ح 484) یاد شده، و برای غیبت تعبیراتی از قبیل خورشت سگان اهل جهنم و عملی زشت تر از زنا بکار رفته است.

در این که چه کسانی غیبتشان حرام است؛ آیا همه مۆمنان و مسلمانانی که خدا و رستاخیر را باور دارند و به اسلام پای بندند، یا ...؟، بسیاری از علما و فقها، در پاسخ به این پرسش با استناد به آیات و روایاتی که درباره غیبت آمده است، می گویند: اساس در حرام بودن غیبت و بدگویی پشت سر دیگران، احترامی است که انسان ها از جانب دین، به دست آورده اند. از این رو کسانی که مۆمن نیستند، از آن جا که خود به خواست خویش وارد حریم ایمان نشده اند، احترامی ندارند. بنابراین، غیبت اینان روا دانسته شده است.

بیان عیب استادی که ضعیف درس می دهد اگر به منظور رسیدن به اجماع کلی برای انتخاب استاد اصلح و مجرب باشد، در صورتی که اولاً با رعایت احترام و نگهداشت حرمت استاد باشد و ثانیاً قصد مذمت، تنقیص و تخریب او نباشد با رعایت شرایط یاد شده بلا اشکال است

لازم به ذکر است که در امر غیبت شرایطی معتبر دانسته شده است که با حصول مجموع آنها عنوان غیبت تحقق پیدا می کند؛ مثلا:

1. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.

2. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.

3. این عیب از عیوب پنهان باشد.

4. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد. (جامع السعادات، ج 2، ص 293)

نکته قابل ذکر در پاسخ به بخش دوم سۆال آن است که گرچه غیبت از گناهان بزرگ اخلاقی و اجتماعی بوده و مفاسد و بی سامانی های خطرناکی بر آن مترتب است، اما بر اساس احادیث ائمه (علیهم السلام)، در موارد ویژه ای که پای مصلحت و خیر انسان ها در میان است و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد آن را جبران می کند، یا این که مفسده ای ندارد، به لحاظ شرعی جایز شمرده شده است.

از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: "من القی جلباب الحیاء عن وجهه فلاغیبة له"؛ کسی که پرده حیا و شرم را از روی خود کنار زند غیبتش حرام نیست. (جامع السعادات، ج 2، ص 322) از مفهوم این روایت می توان بهره برد که اگر فردی به زشتی ها افتخار می کند و هیچ حیایی قائل نمی شود، و با این عمل خویش نوعی فساد و بی بندوباری را در جامعه ترویج می کند، حرمت و شخصیت خود را از بین برده و این رفتار اوست که موجب تجویز بدگویی (غیبت) شده است.

در روایتی نیز از امام باقر علیه السلام آمده است: "سه گروه دارای حرمت و احترام نیستند (غیبت شان مباح) است: 1. هوسباز بدعتگذار 2. پیشوا و حاکم ستمگر 3. فاسقی که گناهش را علنی کند. (وسائل الشیعه، ج 8، ص 605، ح 5)

اساس در حرام بودن غیبت و بدگویی پشت سر دیگران، احترامی است که انسان ها از جانب دین، به دست آورده اند. از این رو کسانی که مۆمن نیستند، از آن جا که خود به خواست خویش وارد حریم ایمان نشده اند، احترامی ندارند. بنابراین، غیبت اینان روا دانسته شده است

در هر صورت برخی از موارد غیبت های مجاز عبارت اند از:

1.دادخواهی از ظالم 2. نهی از منکر 3. پرسش و استفتا 4. غیبت دانشمند نمایان 5. غیبت متجاهر به فسق.

البته طبق دیدگاه فقهای شیعه درباره متجاهر به فسق باید گفت: غیبتشان جایز است در همان گناهی که به آن تجاهر می کنند، نه گناه های مستور و پوشیده. (بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج ‏2، ص 404) و گر نه همه مردم از آن جهت که معصوم نیستند گناهانی انجام می دهند و اگر قرار باشد غیبت کسی که گناهی مرتکب شد جایز باشد، در جامعه آبرویی برای کسی باقی نمی ماند.

البته در بسیاری موارد اعلام عیب فرد (غیبت) برای کسب یک اجماع کلی برای هدایت فرد به مسیر خیر و صلاح است؛ مانند شورای پزشکی که در مورد بیماری یا عیوب مخفی یک فرد گفت و گو می کنند،(جامع السعادات، ج 2، ص 321) تا بتوانند راهی جهت بهبود وضعیت جسمانی بیمار بیابند، در نتیجه مجوز برای غیبت در احکام شرعی داریم. لکن آنچه مهم است، این است که در این حالت حتماً شرایط امر به معروف و نهی از منکر لحاظ شده و طبق آن عمل شود.

با این تفصیل، بیان عیب استادی که ضعیف درس می دهد اگر به منظور رسیدن به اجماع کلی برای انتخاب استاد اصلح و مجرب باشد، در صورتی که اولاً با رعایت احترام و نگهداشت حرمت استاد باشد و ثانیاً قصد مذمت، تنقیص و تخریب او نباشد با رعایت شرایط یاد شده بلا اشکال است.

توبه از غیبت

پس از واقع شدن غیبت، توبه و پشیمانی از آن واجب است و احتیاط مستحب آن است که از غیبت شده، اگر فسادی بر آن مترتب نگردد، حلالیت بطلبد و یا برای او استغفار کند. (منهاج الصالحین، ج 1، فی التقلید، م 29)

بنابراین، اگر غیبت شونده از دنیا رفته، برای او بسیار استغفار کند و اگر زنده است و انسان بزرگوار و باگذشتی است و گفتن به او عداوت و دشمنی و فتنه ایجاد نمی کند، احتیاط مستحب آن است که از وی حلالیت بطلبد و اگر احتمال می دهد که مراجعه به او سبب عداوت و فتنه می شود، به وی مراجعه نکند و در عوض برای او بسیار استغفار کند.

سۆال: اگر کسی غیبتی از شخصی کرده، همچنین تهمتی زده یا شنیده، در این موارد باید رضایت فرد غیبت شده و شخص تهمت زده شده را جلب کند یا خیر؟

جواب: لازم نیست، ولی باید توبه کند. (استفتائات امام، ج 2، ص 620، س 16؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 252)

سۆال: اگر فردی غیبت فرد دیگر را نموده، آیا باید برای توبه کردن، از طرف مقابل طلب رضایت نماید یا اینکه تنها استغفار کافی است؟ در صورت مانع بودن شرم و حیا، چه باید کرد؟

جواب: استغفار کافی است. (استفتائات امام، ص 621، س 21؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، ص 982)

فرآوری: آمنه اسفندیاری 

بخش احکام اسلامی تبیان


منابع:

سایت اسلام کوئیست

سایت حوزه

استفتائات امام، ج 2

منهاج الصالحین، ج 1

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.