غسل یک عمل عبادی یا بهداشتی؟
غسل، داراى دو بعد عبادى و بهداشتى مىباشد. در اسلام غسلهاى متعددى داریم كه بعضى از آنها مستحب و برخى واجب است: مثل غسل جنابت- حیض- نفاس- استحاضه- مس میت- میت و ...
غسل علاوه بر اینكه باعث نورانیت باطنى انسان مىشود و حالت معنوى در انسان ایجاد مىكند و روح را طهارت و نشاط مىبخشد؛ فواید بهداشتى و جسمانى نیز براى بدن دارد، كه به برخى از آنها اشاره مىكنیم:
هر كدام از غسلها فلسفه و علت خاصى دارد، مثلًا: در مورد غسل جمعه و غسل عیدهاى مختلف، یكى از علتها این است كه چون در روزهاى جمعه و أعیاد اسلامى برخى اجتماعات برپا مىشود؛ مثل نماز جمعه و نماز عید و ... و مردم از جاهاى دور و نزدیك در یك جا دورهم جمع مىشوند؛ غسل موجب پاكیزگى مىشود و بهداشت جسم و محیط را تأمین مىكند و از طرفى بوى عرق و ... را از بین مىبرد و انس بین افراد بیشتر مىگردد.
برخى از پزشكان و صاحبنظران در مورد غسل جنابت فوایدى ذكر كردهاند، از جمله:
1. غسل باعث نشاط بخشیدن به بدن و ورزیده شدن آن از طریق تحریك پایانههاى عصبى موجود در پوست مىگردد.
2. غسل موجب احتقان خون در پوست و دستگاه تناسلى و دفع خونهاى جمع شده در این قسمتها به سایر قسمتهاى بدن به ویژه قلب و مغز مىشود.
3. عمل غسل یك فعالیت عضلانى است كه موجب نشاط قلب و حس جریان خون در بدن، و ورزش عضلات ارادى بدن است.
4. غسل، سلامتى پوست را تأمین مىكند تا بهتر به وظایف متعدد خود عمل نماید كه از مهمترین آنها انتقال احساسات و تنظیم دماى بدن و حفظ سلامتى است.
آثار و فوایدى كه براى غسل شمرده شد علت منحصر و تامه براى غسل نیست. بلكه ممكن است مصالح و مفاسد دیگرى مثل مسائل معنوى و اجتماعى هم مورد نظر شارع بوده است. و آیندگان نكات علمى و دقیقترى از این عمل عبادى كشف كنند
5. زدودن سلولهاى مرده، مواد چربى زائد و گرد و غبار و سایر آلودگىها از پوست از دیگر فوائد غسل مىباشد.
6. در روایت آمده كه در زمان جنابت، منى از تمام بدن بیرون مىآید و از این رو لازم است، تمام بدن شسته شود. (بحارالانوار، ج 81، ص 21)
دانشمندان امروز به این نتیجه رسیدهاند كه خارج شدن منى از انسان، یك عمل موضعى نیست (مانند بول و سایر زواید)؛ بدلیل اینكه اثر آن در تمام بدن آشكار مىگردد و تمام سلولهاى تن به دنبال خروج آن در یك حالت سستى مخصوص فرو مىروند.
7. برخى در مورد ترتیب غسل (سر و گردن، سمت راست و سمت چپ) نیز نكات بهداشتى و جسمانى ذكر كردهاند، از جمله:
وقتى انسان با آب سرد مشغول به شستن یك عضو شد درجه حرارت در اعضاى بدن مختلف مىگردد؛ در نتیجه گردش خون به آن سمت شدید مىشود و به دنبال آن عمل حیاتى دوران خون شدت پیدا مىكند. همانطور كه در وضو صورت مىگیرد حتى اگر با آب گرم هم انجام شود باز این فرایند جریان پیدا مىكند.
8. پوست انسان هم داراى تنفس است و قریب 2 میلیون منافذ جلدى روى پوست وجود دارد كه در اثر برخى رسوبها این منفذها مسدود مىگردد؛ و تنفس پوست كه از لوازم سلامتى و حیات است قطع و یا كم مىشود؛ و در اثر غسل این روزنهها باز و حیات و نشاط به آن بر مىگردد، و فایدههاى بهداشتى دیگر كه در كتب مربوطه به آن اشاره كردهاند.
در اینجا ذکر چند نكته لازم به ذكر است كه:
غسل یك عبادت است كه مقدمهى نماز قرار مىگیرد و پایین آوردن آن در حد یك عمل بهداشتى صحیح به نظر نمىرسد، هر چند كه آثار بهداشتى این دستور الهى بر كسى پوشیده نیست.
آثار و فوایدى كه براى غسل شمرده شد علت منحصر و تامه براى غسل نیست. بلكه ممكن است مصالح و مفاسد دیگرى مثل مسائل معنوى و اجتماعى هم مورد نظر شارع بوده است. و آیندگان نكات علمى و دقیقترى از این عمل عبادى كشف كنند.
برخى از این آثار بهداشتى كه از شستشوى بدن حاصل مىشود، با شستشوى ساده بدن (بدون نیت و شرایط غسل) نیز حاصل مىشود، پس معلوم مىشود كه این آثار، هدف اصلى شارع مقدس اسلام نبوده است، بلكه حداكثر مىتوان گفت: در دستور غسل برخى از این آثار نیز لحاظ شده است.
و در پایان این مقاله دو پرسش و پاسخ را در این رابطه مطرح می کنیم:
جواب: غسلهای واجب هفت تا میباشد: 1) غسل جنابت 2) غسل حیض 3) غسل نفاس 4) غسل استحاضه 5) غسل مس میت 6) غسل میت 7) غسلی كه به واسطهی نذر و قسم و مانند اینها بر انسان واجب میشود. (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج1، ص221)
سوال: آیا غسل همانند وضو، ترتیبی و ارتماسی دارد؟ اگر جواب مثبت است شیوهی آنها را بیان فرمائید؟
جواب: بلی ـ در غسل هم همانند وضو، میشود به دو شیوهی ترتیبی و ارتماسی، طهارت را حاصل كرد. اما در غسل ترتیبی باید به نیت غسل، اول سر و گردن را، بعد طرف راست، بعد طرف چپ بدن را باید شست. در غسل ارتماسی باز هم به نیت غسل، باید تمام بدن را به تدریج یا دفعتاً در آب فرو برد. (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج1، م 360 و361 و367)
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش احکام اسلامی تبیان
منابع:
سایت اندیشه قم
کتاب پرسش و پاسخهای قرآنی ج5ـ محمد علی رضایی اصفهانی