تبیان، دستیار زندگی
مبادا ژست اسلامی بگیریم و حرف غیر اسلامی بزنیم و در این مورد خاص ـ معاذالله ـ حکم خدا را نادیده بگیریم که فرمود هر که حکم مرا نپذیرد و بر خلاف حکم من حکم کند «کافر است»، «ظالم است» و «فاسق است»
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امان از این «زمانه» ها

نگاهی به سیاه نمایی یک حکم شرعی در سیمای اسلامی

زمانه


«ازدواج» یکی از سنتهای سفارش شده اسلامی است که قرآن کریم و روایات معتبر بر جواز آن دلالت دارند و با بیانی دقیق، احکام آن را تشریع و تشریح کرده اند و بعید به نظر می رسد مسلمانی این را نداند و یا منکر آن باشد.

این سنتِ مورد تاکید، دارای دو بحث جزئی تر است: یکی تعدد زوجات و دیگری ازدواج موقت. شرح این دو بحث به همراه احکام، قوانین و دیگر جزئیات آن را می توان در کتابهای فقهی مشاهده کرد که ساده ترین و عمومی ترین آنها، کتابهای احکامی است که در دسترس عموم قرار دارد.

هر کدام از این کتابها را که دست بگیرید و فصل مربوط به ازدواج آن را بیاورید احکام و شرایط این دو بحث را بسته به سطح کتاب و خواننده آن می توانید مشاهده و مطالعه بفرمایید.

با توجه به آنچه دانشمندان اسلامی با استناد به آیات و روایات در آنجا نوشته اند این احکام ثابت می شود:

1.       ازدواج موقت، جایز (حلال) است.

2.       ازدواج با زن دوم، جایز (حلال) است.

اتفاقی که امروز شاهد آنیم ظهور سلیقه های انحرافی و بدعت گذاری است که با صراحت تمام در برابر این حکم خدا ایستادگی کرده و با گرفتن قیافه ای اندیشمندانه و لحنی دلسوزانه هر دو این احکام را حرام اعلام می کنند؛ اگر هم جرأت اظهار صریح آن را نداشته باشند به شکلی مخالفت خود با این دو حکم الهی را اعلام می کنند.

چندی پیش سایت تبیان ویژه نامه ای برای حکم اول (ازدواج موقت) تنظیم و در خروجی خود قرار داد. اظهار نظرهایی که شد دقیقا انعکاس فکر و فرهنگ جامعه اسلامی ما به این موضوع بود. در اکثر نظرها، با این حلال الهی یا صریح یا با عذر و کنایه مخالفت جدی شده بود.

تردیدی وجود ندارد که اگر با موضوعِ همسر دوم (بگذریم از سوم و چهارم) نیز ویژه نامه ای تنظیم شود باز هم اکثر نظرات انکاری و تهاجمی خواهد بود؛ چون فضای فکری و فرهنگی جامعه ما این است.

مبادا ژست اسلامی بگیریم و حرف غیر اسلامی بزنیم و در این مورد خاص ـ معاذالله ـ حکم خدا را نادیده بگیریم که فرمود هر که حکم مرا نپذیرد و بر خلاف حکم من حکم کند «کافر است»، «ظالم است» و «فاسق است»

یک سوال ساده:

اگر این دو حکم، به تصریح قرآن [1] و روایات[2] ، حکم خداست و تمام کارشناسان عالی دین، بر جواز، حلال و بی اشکال بودن این دو تاکید دارند؛ مخالفت با آن چه معنایی دارد؟

اگر کسی قرآن و روایات و نظر کارشناسان برتر دین را قبول ندارد که اصلا صلاحیت ورود به این بحث و اظهار نظر را ندارد؛ زیرا این یک بحث درون دینی است و باید متکی بر منابع دین یعنی قرآن و روایات و نهایتا آراء متخصصان دین باشد. اگر هم قبول دارد که بر دارد و ببیند که حکم خدا چیست.

مبادا ژست اسلامی بگیریم و حرف غیر اسلامی بزنیم و در این مورد خاص ـ معاذالله ـ حکم خدا را نادیده بگیریم که فرمود هر که حکم مرا نپذیرد و بر خلاف حکم من حکم کند «کافر است»، «ظالم است» و «فاسق است».[3]

اگر هم بحث در شرایط آن دارید؛ باز مراجعه کنید و ببینید و بخوانید شرایطی که نوشته اند. سخن بر سر این است که همه یا اکثر شرایطی که امروز بر سر زبانهاست در دین نیست ؛ شرایطی که مردمِ غیر کارشناس از روی خواسته قلبی و یا سلیقه های شخصی خود ساخته اند و آن را به نام دین دهان به دهان می چرخانند و بر آن اصرار دارند اصلا وجود خارجی ندارد.

کجای دین آمده که مرد برای ازدواج با زن دوم باید کاغذ دست بگیرد و از تک تک افراد خانواده بلکه فامیل رضایت نامه کتبی بگیرد و اگر نگیرد ازدواج دومش باطل است؟

کجای دین آمده است که شرط ازدواج موقت، نداشتن همسر دائم است؟

موقت

کجای دین آمده که برای ازدواج موقت پسر و دختر باید بلندگو دست بگیرند و عالم و آدم را خبر کنند؟ درست است که در ازدواج موقت اذن پدر برای دختر باکره شرط است؛ اما این نظر همه نیست؛ به نظر آیت الله بهجت (ره) اگر دختر باکره بی اذن پدر ازدواج موقت انجام داد عقدش صحیح است ولی گناه کرده که اذن نگرفته است. [4] در همین شرع مقدس آمده که در مواردی هم می توان بدون اذن پدر دختر باکره ازدواج موقت انجام دهد. [5]

ببینید فرق نگاه جامعه به این دو موضوع و حرف دین از کجا تا کجاست؟

چرا فرهنگ عمومی از این معارف فاصله گرفته و اینگونه به ستیز با آن برخاسته است؟

به نظر نویسنده، متهمان این پرونده متولیان فرهنگی جامعه هستند و متهم ردیف اول آن هم سیمای محترم اسلامی است.

به یاد ندارم تا کنون فیلم یا سریالی ساخته باشند که در آن این حلالهای الهی تبیین و منطبق بر احکام اسلامی در معرض دید مخاطب قرار گرفته باشد در عوض تا آنجا که مقدور بوده به تخریب و سیاه نمایی این دو حکم الهی پرداخته اند.

آنقدر به ما نشان دادند که مردی «مخفیانه» با زن دوم ازدواج کرد و خود و خانواده اش به خاک سیاه نشستند که همه باور کردیم که گرفتن زن دوم یعنی از دست دادن زندگی اول و این یعنی یک فرهنگ سازی جانانه. البته بر ضد دین و احکامی که اسلام برای حفظ سلامت و کیان جامعه وضع نموده است.

ای کاش کار در همین سطح متوقف می شد و دیگر زن دوم را به شکل شیطانِ آدم نمایِ مادرکشِ زندگی خراب کن به ذهن این مردم فرو نمی کردند که اگر تا دیروز از زن دوم بدشان می آمد بعد از دیدن این سریال مذهبی(!) از آن وحشت داشته باشند.

ازدواج موقت هم قصه ای بس پر غصه تر از این دارد. آنقدر بگویم که امروز مردم ما به دیدن یک رابطه نامشروع مخفیانه بین یک زن و مرد یا دختر و پسر در سیمای محترم (که البته از عادی هم عادی تر شده) بسیار راغب ترند تا دیدن یک ازدواج مشروع موقت؛ چرا که در آن سریال فرضی همه شادند و خرم و تلاش می کنند این دو به هم برسند؛ اما در این یکی، حتی خبرش (تا چه رسد به خودش) آنقدر هولناک است که هر که می شنود اولین کاری که می کند دست روی قلبش گذاشته و نقش زمین می شود و تا حالا دو تا کشته هم داشته یکی در حیاط و یکی پشت فرمان که البته خدا به مادر بهزاد و ... رحم کرد که جان سالم به در بردند.

بد نیست به جای آنکه برای یک ازدواج حلال و شرعی و یا در نهایت کتمان آن پیامدی اینگونه هولناک ترسیم کنید پیامد یک زندگی نامشروعِ سراسر گناه را به تصویر کشیده و به مردم نشان دهید تا در فرهنگ مردم این گناهی که رواج پیدا کرده زننده باشد نه آن حلالی که متروک شده

هر چند نویسنده داستان وانمود می کند که محور این اتفاقات کتمانهای طرفین است اما نمی توان انکار کرد که تمام هجمه ها، واکنش های تند احساسی و سکته کردنها در اثر شنیدن خبر ازدواج است نه پنهان کاری آن. و باز نمی توان انکار کرد که بیننده شما با دیدن این صحنه ها و اتفاقات زنجیره ای خواه ناخواه تمام این گرفتاریها را از چشم آن ازدواج لعنتی(!) می بیند که اگر نبود، این همه فلاکت و بدبختی گریبانگیر این دو گل نشکفته و خانواده هایشان نمی شد.

از سازندگان و متولیان پخش این سریال که روی موضوع حساسی دست گذاشته و مشغول فرهنگ سازی هستند سوال می کنم:

اگر کسی چه دختر و چه پسر، قبل از ازدواج دائمش به شکلی شرعی، حلال و کاملا قانونی سه ماه ازدواج موقت داشته و به هر دلیل تمام شده و همسر جدید هم نپرسید و یا او کتمان کرد آیا سزاست که اینگونه اطرافیانش یکی پس از دیگری تلف شوند و زندگی آینده اش به این خاک سیاه بنشیند؟

در ماه رمضانی که گذشت دل به سریال «خداحافظ بچه» خوش کرده بودیم که بالاخره سریالی ساختند تا کمی به فرهنگ ازدواج دوم و یا موقت بار مثبت فرهنگی بدهد که آن هم با دستبند در دستان مردی که برای هیچ یک از دو زندگی خود کم نگذاشته بود به پایان رسید و باز هم همان فرهنگ سیاه نمایی ازدواج موقت و زن دوم تقویت شد.

بد نیست به جای آنکه برای یک ازدواج حلال و شرعی و یا در نهایت کتمان آن پیامدی اینگونه هولناک ترسیم کنید پیامد یک زندگی نامشروعِ سراسر گناه را به تصویر کشیده و به مردم نشان دهید تا در فرهنگ مردم این گناهی که رواج پیدا کرده زننده باشد نه آن حلالی که متروک شده.

سخن پایانی

از متولیان فرهنگی انتظار می رود با همکاری کارشناسان دلسوز دینی بین حلال و حرام خدا مرزکشی کنند و نیم نگاهی هم به فرهنگ جامعه و آنچه در آن رواج دارد بیندازند. اگر مردم، حلالی را حرام می دانند مردم را از حلال بودن آن آگاه کنند و پیامدهای مثبت آن را به آنها نشان دهند  و اگر می بینند در جامعه اسلامی، حرامی حلال انگاشته شده اثری خلق کنند که مردم ضمن پی بردن به حرام بودن آن با عواقب دردناک و ویرانگر فردی و اجتماعی آن نیز آشنا شوند.

پی نوشت:

1. 3/ نساء : فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ‏ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاع برای تعدد زوجات و 24/ نساء: فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُْنَّ فََاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً برای ازدواج موقت.

2. نک به وسایل الشیعه، کتاب النکاح، ج20

3. آیات 44، 45، 47 سوره مائده

4. استفتائات 4/25/م4634

5. همان، م 4635

امید پیشگر           

بخش احکام اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.